ببینید قرآن یک گروه اجتماعی مسلمان را چگونه تصویر می کند(درست از همهء ابعاد،مو به مو و جزء به جزء،علیه جامعه یا گروه مسلمان کنونی):.و کسانی که دعوت خداوندشان را پاسخ گفتند و نماز به پا داشتند و کار جامعه شان،میان شان بر شُور است و از آنچه آنان را ارزانی داشته ایم،انفاق می کنند و کسانی که چون قربانی و ستمی شدند،خود انتقام می گیرند و عکس العمل یک بدی،بدی ای همانند و هم اندازهء آن است.و بر کسانی که پس از ستمی که دیده اند انتقام کشند هیچ باکی نیست».(شوری:41-38 )

[نفق به معنی حفره و شکاف است،و انفاق،عملی است که این حفره را پر می سازد و در حقیقت،انفاق هدفش از میان بردن فاصلهء طبقاتی و تضادّ اقتصادی جامعه است و درست بر خلاف معنی سطحی و عامیانه ای که امروز از آن می فهمند و عملاً موجب تحکیم بیشتر نفق اقتصادی و طبقاتی است!]

ویل دورانت،نویسندهء تاریخ تمدّن معروف،دربارهء شیوهء اخلاقی و جهت دعوت قرآن سخنی می گوید که نشان می دهد آقای ژنرال سوستل از چه رنج می برد و چگونه دینی را برای جامعهء افریقائی آرزو می کند.ویل دورانت می گوید:

 این آیهء قرآن.هرکه به شما کرد،شما نیز به همان گونه که بر شما کرده است بر او کنید»!(بقره:194)،در مقایسه با آیهء انجیل که:اگر بر نیمرخ چپت سیلی زدند،نیمرخ راستت را پیش آر و اگر عبایت را خواستند،ردایت را نیز ببخش»،روشن می کند که قرآن یک اخلاق مردانه» را تعلیم می کند و انجیلاخلاق نه»را!

آری،تحصیلکردهء حق طلب!که از جمود و انحطاط جامعه ات رنج می بری و قرآن را اینچنین که در دست این مؤمنین هست تلقّی می کنی!انسان بصیر،کسی است که مسائل را سطحی نمی نگرد؛قرآن را چگونه و کجا شناخته ای؟قرآنی که تو می شناسی و می بینی،آن شیء مقدّسی است که امروز در دست جهل و فریب،ابزار استخاره و تیمُّن و تبرُّک شده است،آنچنان که دیروز نیز بر نیزهء زور و ظلم،ابزار تزویر شده بود،آنچنان که پیش از آن نیز،جمع آوری اش برای قاتل ابوذر،وجههء تقدّس دینی و تقرّب به مؤمنین شد!قرآن را عوامانه – یعنی درست مثل عوامی که بدان معتقدند – نباید اینچنین شناخت،آن را همچون یک کتاب باید گشود و خواند و اندیشید و اثر آن را در تاریخ بررسی کرد،نقش آن را در برابر هجوم فکری و فرهنگی و ی استعمار در آسیا و افریقای دو قرن اخیر تحقیق نمود و آنگاه شناخت و دید که کتاب اندیشه و آزادی و عدالت و قدرت است.

. پایان .



مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها